گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۷

 

برق زند بباغ ما ابر بکشت دیگران

نیک بود بفال ما طالع زشت دیگران

تا که مراست خرمنی آتش خانه سوز من

بهر خدا تو نگذری هیچ بکشت دیگران

حور فرشته سیرتی آدم حور طینتی

[...]

آشفتهٔ شیرازی