گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱

 

چه سازم که سوی تو راهی ندارم

کجایی که جز تو پناهی ندارم

چگونه کشم بار هجرت چو کوهی

که من طاقت برگ کاهی ندارم

وصال تو یکدم به دستم نیاید

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱۱) حکایت آهو که مشک از وی حاصل می‬شود

 

بخود رفتن بدان راهی ندارم

که جز دستوری آهی ندارم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل

 

چو من بی گل سر شاهی ندارم

ز شاهی هیچ آگاهی ندارم

عطار