×
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹
زندهٔ عشق تو آب زندگانی کی خورد
عاشق رویت غم جان و جوانی کی خورد
هر که خورد از جام دولت درد دردت قطرهای
تا که جان دارد شراب شادمانی کی خورد
جان چو باقی شد ز خورشید جمالت تا ابد
[...]
۸ بیت