گنجور

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۲

 

شد صرف عمرم در وفا بیداد جانان همچنان

جان باختم در دوستی او دشمن جان همچنان

هر کس که آمد غیر ما در بزم وصلش یافت جا

ما بر سر راه فنا با خاک یکسان همچنان

عمریست کز پیش نظر بگذشت آن بیدادگر

[...]

وحشی بافقی