گنجور

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

ز پیش دیده تا جانان من رفت

تو پنداری که از تن جان من رفت

اگر خود همره جانان نرفتم

ولی فرسنگها افغان من رفت

سر و سامان مجو از من چو رفتی

[...]

۵ بیت
وحشی بافقی