گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵۳

 

چندان که بهارست و خزان است درین باغ

چشم و دل شبنم نگران است درین باغ

از برگ سفر نیست تهی دامن یک گل

آسوده همین آب روان است درین باغ

بلبل نه همین می زند از خون جگر جام

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode