×
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۳۳
می کشی درد ته جام کسی است
بیخودی بویی ز پیغام کسی است
عشق ما را سر به صحرا داده است
چشم آهو حلقه دام کسی است
۲ بیت