گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶۶

 

آن زلف سیاه و قد رعناش نگر

شیرینی آن لعل شکرخاش نگر

گفتم که زکوة حسن یک بوسه بده

برگشت و به خنده گفت سوداش نگر

مولانا