گنجور

نظام قاری » دیوان البسه » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

قزگفت که نخ چنین که آراست که من

وز جامه چنین بقجه که پیراست که من

والا بتورد از و دلیلی میجست

ماسوره از آنمیانه برخاست که من

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

 

گت گفت چنین خیمه که آراست که من

زینسان بنوار خود که پیراست که من

ناگاه زکندلان بدر جست عمود

(برپای از آنمیانه برخاست که من)

نظام قاری
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۴

 

کس وصالت چنین نخواست که من

وز فراقت چنین نکاست که من

گفته ای بر رخم که عاشق تر

چهره زرد من گواست که من

همه کس مبتلای توست ولی

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode