گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

بر سر کویی که روزی سرو ناز من گذشت

در زمین بوسی همه عمر دراز من گذشت

بود بیش از حد نیازم با سگان او ولی

ناز آن بدخوی با من از نیاز من گذشت

قامتش را سجده بردم چون بهانه یافتم

[...]

جامی