گنجور

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۴ - در اعیان جان و در اعیان آن فرماید

 

از این دم گرنیابی راز اینجا

کجا آیی دگر تو باز اینجا

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را

 

دلی آگه بباید راز اینجا

یکی بیند چو من سرباز اینجا

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۶ - سؤال دیگر شبلی از منصور

 

ترا از خویش شد در باز اینجا

توئی در عشق کل در را ز اینجا

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید

 

ترا باید نمودن راز اینجا

که کردی در یقین سرباز اینجا

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را

 

چنین ز این مرد دیدم راز اینجا

دگر امروز دیگر باز اینجا

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)

 

از آن میجویمت نی راز اینجا

همان میگویمت سرباز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۵ - در جواب گفتن پسر پیر دانا را و اسرار گفتن فرماید

 

مرا بنمودهاند این راز اینجا

که دیدم غایت آغاز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید

 

نباشد هیچ خود بی راز اینجا

همه ذرات را پرداز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۸ - در صفات دل و دیدن اعیان و راز گفتن فرماید

 

از آن دم یافت آدم راز، اینجا

دگر شد راز دردم باز، اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

بیابد چون بیابد راز اینجا

ببیند چون بیابد باز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

حقیقت کرد مخفی راز اینجا

ولیکن با علی گفت باز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

رهی بردی تو اندر راز اینجا

بیابی ذات بیچون باز اینجا

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

نمیگویم که جان در باز اینجا

فنا شو تا بیابی راز اینجا

عطار
 
 
۱
۲