گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۷

 

از داغ، روشنی جگر پاره پاره یافت

جان این زمین سوخته از یک شراره یافت

شد تازه داغ غیرت خونین دلان عشق

تا لاله زین چمن جگر پاره پاره یافت

گردید از میانجی گوش و زبان خلاص

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۹۲

 

در محبت کام نتوان بی دل خونخواره یافت

غنچه خونها خورد تا چون گل دل صدپاره یافت

لنگر آسودگی دست مرا بر چوب بست

تا به دست بسته روزی طفل در گهواره یافت

گریه شادی حجاب چهره مقصود شد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode