گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲۸

 

می‌رود یار و مرا آزار می‌ماند به دل

وایِ مسکینی کِش آن رفتار می‌ماند به دل

زیستن دشوار می‌بینم که از غمزه مرا

اندک‌اندک هر زمان آزار می‌ماند به دل

پند می‌گویی، ولی معذور داری دوست، زانک

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱ - تتبع میر

 

می‌رود سرو من و رفتار می‌ماند به دل

وز گل رخسار او صد خار می‌ماند به دل

جان چو از تن شد برون در دل نمی‌ماند فغان

در فراق او فغان زار می‌ماند به دل

نیش‌های تیر هجرانش ز بهر یادگار

[...]

امیرعلیشیر نوایی