گنجور

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

شد یار به اغیار دل آزار مصاحب

دیدی که چه شد با چه کسان یار مصاحب

رنگین شدن بزم من از یار محال است

زین گونه که گردیده به اغیار مصاحب

من رند گدا پیشه و او پادشه حسن

[...]

وحشی بافقی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

گر نیست به یاران ز وفا یار، مصاحب

غم نیست اگر نیست به اغیار، مصاحب

امروز مصاحب نبود یار به اغیار

کز عهد قدیمند گل و خار، مصاحب

اکنون ز منش عار بود آه کجا رفت

[...]

رفیق اصفهانی