×
        
        
    
                صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵
برفت عمر و نگشتم ز هجر یار خلاص
نشد دلم ز غم و رنج بیشمار خلاص
کجایی ای اجل ای چاره ساز مهجوران
بیا که سازیم از درد انتظار خلاص
چرا نه پای اجل بوسم از سر رغبت
[...]
                                ۷ بیت
                            
                            
                            