گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۸

 

یاد بادت که ز من یاد نکردی هرگز

دل ناشاد مرا شاد نکردی هرگز

کردم آباد به صد خون جگر خانه چشم

جا درین منزل آباد نکردی هرگز

گوشت ای سیمبر از حلقه زرگشت گران

[...]

جامی