گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲

 

نگه چو گرم بر آن پرحجاب می‌گذرد

گلاب آن گل روی از نقاب می‌گذرد

اگر ز دل به تغافل گذشته مژگانش

چنان گذشته که سیخ از کباب می‌گذرد

سپند آتش شوقیم کار ما سهل است

[...]

کلیم
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰ - شتاب شباب

 

شباب عمر عجب با شتاب می‌گذرد

بدین شتاب خدایا شباب می‌گذرد

شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی

شتاب کن که جهان با شتاب می‌گذرد

به چشم خود گذر عمر خویش می‌بینم

[...]

شهریار