گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون

 

سالک آمد موج زن جان از وفا

پیش صدر و بدر عالم مصطفی

حال او اینجا دگرگون اوفتاد

خاک بر سر کرد و در خون اوفتاد

گفت ای سلطان دارالملک دین

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

مصطفی چون آمد از معراج در

وام میخواست از جهودی جومگر

از برای قوت جو میخواستش

وان جهود سگ گرو میخواستش

هر دو عالم دید آن شب ارزنی

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

از اکابر بود شیخی نامدار

دید در خواب آن بزرگ کامگار

کو براهی میشدی روشن چو ماه

یک فرشته آمدی پیشش براه

پس بدو گفتی که عزمت تا کجاست

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

بایزید از خانه میآمد پگاه

اوفتاد آنجا سگی با او براه

شیخ حالی جامه را در هم گرفت

زانکه سگ را سخت نامحرم گرفت

سگ زفان حال بگشاد آن زمان

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

دعوئی بد صوفی درویش را

سوی قاضی برد خصم خویش را

صوفی آن دعوی چو کرد آنجایگاه

بیّنت را خواستش قاضی گواه

رفت صوفی ودل از بند آورید

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

عورتی را کودکی گم گشته بود

دل از آن دردش بخون آغشته بود

در میان راه میشد بیقرار

وز غم آن طفل مینالید زار

صوفئی گفتش منال ای نیک زن

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

مالک دینار شب بیدار بود

روز نیز از سوز دل در کار بود

چون بروز آورد شبهای دراز

همچو شبها در گرفت از روز باز

روز و شب صبر وقرارش رفته بود

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

بود درویشی بغایت غم زده

آن یکی گفتش که ای ماتم زده

غم به در کن زآنکه من هم کرده ام

گفت چندین غم نه من آورده ام

این زمان من روز و شب در ماتمم

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

در میان جمع یک صاحب کمال

کرد محی الدین یحیی را سؤال

کان همه منصب که پیدا ونهان

مصطفی را بود در هر دوجهان

از چه گفت او کاشکی از بحر جود

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode