گنجور

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۲ - زنده رود مشکلات خود را پیش ارواح بزرگ میگوید

 

گردش تقدیر مرگ و زندگیست

کس نداند گردش تقدیر چیست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد

 

من چه گویم از تولایش که چیست

خشک چوبی در فراق او گریست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی

 

هر که دانای رموز زندگی‌ست

سر اسمای علی داند که چیست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی

 

در جهان نتوان اگر مردانه زیست

همچو مردان جان‌سپردن زندگی‌ست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۵ - حکایت الماس و زغال

 

بر سروسامان من باید گریست

برگ و ساز هستیم دانی که چیست؟

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۹ - الوقت سیف

 

من چه گویم سر این شمشیر چیست

آب او سرمایه دار از زندگیست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲ - مناجات

 

ای تو نشناسی نزاع مرگ و زیست

رشک بر یزدان برد این بنده کیست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۲ - محکمات عالم قرآنی خلافت آدم

 

زندگی ای زنده دل دانی که چیست

عشق یک بین در تماشای دوئی است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۶ - احوال دوشیزهٔ مریخ که دعوی رسالت کرده

 

نزد این آخر زمان تقدیر زیست

در زبان ارضیان گویم که چیست»

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۱ - حرکت بجنت الفردوس

 

در زبان خود چسان گویم که چیست

این جهان نور و حضور و زندگیست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۵ - خطاب به اقوام سرحد

 

رمز دین مصطفی دانی که چیست

فاش دیدن خویش را شاهنشی است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۱ - مناجات مرد شوریده در ویرانهٔ غزنی

 

این مسلمان از پرستاران کیست

در گریبانش یکی هنگامه نیست

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱

 

نگویند این جَنابِ مولوی کیست

فُلانی با چنین شخص آشنا نیست

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۲

 

برو مردِ عزیز این سوءظن چیست

جنونست اینکه داری سوءظن نیست

ایرج میرزا
 
 
۱
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۶
sunny dark_mode