گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

همه دختران آه و افغان و شور

دریغا دریغا از آن برج نور

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

که تا چهار فرسنگ از شهر دور

همی چنگ زن بود و ساز و سرور

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۷۷ - تاریخ رحلت پیر روشن ضمیر شمس فلک آگاهی هادی

 

آه کز رحلت ناصر علی آن لمعهٔ نور

روز اخوان صفا گشت چو شام دیجور

زیست عمری همه با یاد خدا ذکر علی

رفت و شد با علی و‌ آل‌گرامی محشور

بخدا غیر علی هیچ نبودش مقصود

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

از روز ازل هماره تا یوم نشور

از آنچه که دور میزند چرخ یدور

یکدور غرض ز آن همه دور است آنهم

دوری که در آن دور علی کرد ظهور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

کار پرداز عالمی بامور

عقل و عشقند تا بیوم نشور

فی‌المثل عقل گوید انسان را

سروسامان برای تست ضرور

عشق از کوشش و عمل سازد

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - پادشاه رعیت نواز

 

سد ره مرگ نه زر شد نه زور

قصر شهی گشت مبدل بگور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - شیر و روباه

 

شیر پذیرفت ز وی از غرور

گفت بیاور رسنی در حضور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - شیر و روباه

 

تا که توانی چو صغیر از غرور

بگذر وزین ره مکن ایجان عبور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - شلتاق پلتاق

 

خنده زد آنمرد و بگفت از غرور

تا بچه حد ابلهی و بی‌شعور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ - سؤال موسی

 

زین سخن موسی عمران به طور

و آنچه که فرمود خدای غفور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - بلبل و پروانه

 

عشق مرا بین که به بزم حضور

چونکه به معشوق رسم ناصبور

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۴ - غدیریه به بحر جدید

 

به پرده است رخ شاهد منظور

از آن روی نکو پرده‌نما دور

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

چو توپ بست محمدعلی شَهِ منفور

به کاخ مجلس و رو گشت ملتی مقهور

به شهر کرمان آن مرده‌شوی بد مأمور

بسی ز ملتیان زنده زنده کرد به گور

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۳ - نوحه جمهوری

 

دید یکی زارعک لخت عور

لش‌کشی لاشخوران را ز دور

گفت که ای مست شراب غرور

حسرت جمهور ببر سوی گور

میرزاده عشقی
 
 
۱
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
sunny dark_mode