گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

که امشب بیاید بمشگوی من

به بینم من او را بگویم سخن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

چو سردار از شه شنید این سخن

بشد شادو خندان چو گل در چمن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

بگو زود آینده در نزد من

برای عروسی بگویم سخن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

شنیدند چون افسران این سخن

همی شاد گشتند و شیرین دهن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

بریزیم خون را براه وطن

گر از خون نمایند ما را کفن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

دعا گوی شه نیک خواه وطن

ز جان و ز سر نیست مارا سخن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

منم جسم و هستی تو چون جان من

چگونه جدا گردد از جان بدن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

بفرمود ، مهران تو نیکو سخن

بگفتی درین رای و این انجمن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

تو خود این سخن گوی با پور من

ببین از کجا خواهد او نیک زن

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

همه شاد و خندان و شیرین سخن

همه ماه رویان و سیمین بدن

افسرالملوک عاملی
 
 
۱
۳۷۴
۳۷۵
۳۷۶
۳۷۷
۳۷۸
۳۸۰
sunny dark_mode