گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۲۶

 

مشکین سر زلف یا رو نازک تن او

کز ناز نگشت باد بیرامن او

یا رب که چه فرخنده و خوب افتادست

بخت کله و طالع پیراهن او

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۳

 

یا قمرا لوعه للقمرین سکن

حلت علی حریمهم فی خطر لیمنوا

یا شجرا غصونه فوق سماء وهمنا

هز هز فی قلوبنا مرحمه لنجتنوا

هر کی تو گردنش زدی گشت درازگردن او

[...]

مولانا
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

نارست جهان بگرد پیراهن او

خارست گلش بباد ده خرمن او

تا گنبد نه روزن شش در کردند

بس دود دلی که پر شد از روزن او

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰

 

باز می‌افکند آن زلف کمند افکن او

کار آشفته ما را همه در گردن او

مکش ای باد صبا دامن گل را که نهاد

کار خود بلبل سودا زده بر دامن او

آتش عارض او از دل ماهر دودی

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳

 

بیماری شمع بین و آن مردن او

تب دارد و می‌رود عرق از تن او

بر شمع دلم سوخت که در بیماری

کس بر سر او نیست به جز دشمن او

سلمان ساوجی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۱

 

آن تندخو که آمد خون ریختن فن او

گر خون من نریزد خونم به گردن او

هر دم چرا نهد رو دامن به پشت پایش

چاک است جیب جانم از رشک دامن او

طاق رواق عیشم گردد چو گاه گاهی

[...]

جامی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode