گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » عید نوروز

 

گفتم ای بانو: این ملت قرنیست درست

زیردست است! مرا چیست گنه، گفت: ای سست!

زیردستی و زبردستی تو، در کف تست

دست بسته نشد آن مرد که دست از جان شست

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

به چشم عشقی دنیا چنان نماید پست

که هرزه‌بازیِ شش‌ساله طفلِ دائم‌مست

به چشم پیر حکیمی رسانده سال به شصت

به اعتقاد من: این کائنات بازیچه است

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

آن کس که قوام است و به دولت همه کاره است

از بس که بود پست

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

عمامه به سر هر که، که بنهاد دو کون است

یک کونش که کونست:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول

 

گر که خر کردست خر را نیست دست (!)

یاسی ار کردست، یاسی بی سم است؟

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول

 

نقش جمهوری، به پای خر ببست

محرمانه زد به خم شیره دست

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۲ - بی پدر

 

به سر خاک پدر، دخترکی

صورت و سینه بناخن میخست

که نه پیوند و نه مادر دارم

کاش روحم به پدر می‌پیوست

گریه‌ام بهر پدر نیست که او

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان

 

چو آن گنجینه را گلشن شد از دست

چه غم گر برگ خشکی نیست یا هست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو

 

چو ما بستیم دیو آز را دست

چه غم گر دیو گردون دست ما بست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۳ - پایمال آز

 

لانهٔ موران کجا و پیل مست

باید اندر خانهٔ دیگر نشست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - جامهٔ عرفان

 

گرفتیم آنچه داد اهریمن پست

بدین دست و در افکندیم از آندست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن

 

دیگری آهسته نزدش می‌نشست

تا زند بر آن قبای سرخ دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن

 

جامه‌اش از خار و سر از سنگ خست

این یکی یکسر درید، آن یک شکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا

 

کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست

خسته و رنجور، اما تندرست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا

 

خسته کردی زین تنیدن پا و دست

رو بخواب امروز، فردا نیز هست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم

 

آنچه گفتی نیست، یک یک در تو هست

گنجها داری و هستی تنگدست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۶ - دریای نور

 

ببخشای لختی، نگهدار دست

شکست این سر دردمندم، شکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی

 

چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست

می‌برند آنگه ز دزد کاه، دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی

 

دزد اگر شب، گرم یغما کردنست

دزدی حکام، روز روشن است

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا

 

گرچه در نیرنگ سازی داشت دست

بند نیرنگ قضایش دست بست

پروین اعتصامی
 
 
۱
۴۷۹
۴۸۰
۴۸۱
۴۸۲
۴۸۳
sunny dark_mode