گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

یعقوب خر بارکش این دو نفر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

یک ملتی از این دو نفر، خون به جگر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

در بی شرفی، عبرت تاریخ سیر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

زین دزد که دزدیش، از اندازه به در بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این دوره چه گویم، که مضارش چقدر بود؟

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

آن فتنه ز مشروطه، شکاننده کمر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

افسوس نفهمید که آن از چه ممر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این مسئله کی، منطقی اهل نظر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

ریدی به سر هر چه که عمامه به سر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

دستور ز لندن بد و با دست بقر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

بر مردم ایران، به خدا نور بصر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

من چیز دگر گویم و او چیز دگر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

در مجلس چارم، خر نر با خر نر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

آن پوزه که عکس العمل قرص قمر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

هم صیغه «کرزن » بد و هم فکر ددر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

چون موش، مدام از پی دزدیدن زر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این جنده زن، افسرده تر از خفته ذکر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این مرد که زان مرد که هم (مردکه)تر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

هر روز سر سفره اشراف، دمر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

خیلی دگر این شیخ پدر سوخته لچر بود

دیدی چه خبر بود

میرزاده عشقی
 
 
۱
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
sunny dark_mode