صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸۶
سرو اگر جلوه کند پیش قد رعنایش
قمری ازشهپر خود اره نهد برپایش
جرعه اولش ازخون مسیحا باشد
چون کشد تیغ ستم غمزه بی پروایش
علم صبح قیامت به زمین خوابیده است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲۱
الف قدی که منم سینه چاک بالایش
سپهر سبزه خوابیده ای است درپایش
ز سایه سرو و صنوبر الف کشد برخاک
به هر چمن که کند جلوه قد رعنایش
دل نظارگیان را ز جلوه آب کند
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲۲
گذشته است ز تعریف،قد رعنایش
الف کشد به زمین سرو پیش بالایش
زسوزن مژه خویش چشم آن دارم
که چشم خویش بدوزم به چشم شهلایش
حریف تلخی بادام چشم او که شود؟
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸۶
جز چشم توای شوخ جانهاست فدایش
بیمار ندیدم که توان مرد برایش
ازحلقه به زنجیر محال است رسد نقص
کوتاه نگردد به گره زلف رسایش
دربسته نازست سراپرده محمل
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹۲
اگر چشم کافر فتد برلقایش
نیاید به لب غیر نام خدایش
شود گریه شمع یاقوت احمر
به بزمی که افروزد از می لقایش
زمین گیر سازد تماشاییان را
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۰۷
هر حلقه ز کاکل رسایش
چشمی است گشاده در قفایش
تیزی زبان مار دارد
دنباله ابروی رسایش
صد جام لبالب است درگرد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۷۲
قلم ماری است کز رشوت بود افسون گیرایش
به این افسون توان رست از گزند روحفرسایش
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۷۳
به دوری محو از خاطر نگردد قد رعنایش
فراموشی ندارد مصرع موزون بالایش
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۴۰
گردون که ز هم نمیفتد اجزایش
کو سیل عدم که بر کند از جایش؟
هرگاه که لقمهای گره شد به گلو
ناچار خورند آب بر بالایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱ - دیباچه جلالای طباطبایی بر مثنویاتی که کلیم و قدسی در تعریف کشمیر سرودهاند
زبان را کرد مامور دعایش
سخن را ساخت مربوط ثنایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
ز طوفان رطوبت در فضایش
کند نم عاریت، آب از هوایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
خوشا ملکی که از فیض هوایش
بود گلدسته، جاروب سرایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۷ - اوصاف دلربایی باغ فرحبخش
سرشته از دماغِ تر، هوایش
گریزان بیدماغی از فضایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۷ - تعریف ورود شاهجهان به کشمیر
صبا مرکب دواند در فضایش
رطوبت عشق ورزد با هوایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۸ - تعریف تخت سلطنتی و تاریخ ساخت آن
رساند گر فلک خود را به پایش
دهد خورشید و مه را رونمایش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۸ - تعریف تخت سلطنتی و تاریخ ساخت آن
بود تختی چنین، هر روز جایش
خراج هفت کشور زیر پایش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸ - در بیان اوصاف پیر خود
شده از کعبه در گردون ستایش
که بیت الله بود قبله نمایش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۴ - آمدن راجه جسرت از شهر اوده در ترهت به جهت کدخدائی رام
بسا خون ریخت ناز خود نمایش
به دستش خونبها رنگ حنایش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۵ - برآمدن سیتا برای گل چیدن و دیدن او آهوی زرین را و فرستادن رام را برای شکار آهوی زرین
فتادن هر کجا می خواست پایش
نسیم از شاخ گل می روفت جایش