گنجور

ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۲۹ - جواب به حامی عارف

 

میم سپاسی کجاست تا که نگوید

عارف بیچاره دادخواه ندارد

میم سپاسی اگر قدم نهد پیش

جیم اساسی دگر پناه ندارد

هر که نگوید که عارف آدم خوبی است

[...]

ایرج میرزا
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

سینۀ تنگم مجال آه ندارد

جان بهوای لب است و راه ندارد

گوشۀ چشمی به سوی گوشه نشین کن

زانکه جز این گوشه کس پناه ندارد

گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم

[...]

غروی اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode