حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۱۷ - در توصیف دارالسلطنه اصفهان گوید
چه گویم ز دانش پژوهان او؟
بود گوهر دانش، از کان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱ - تمرد شیطان از سجده آدم
گر نبودی کور دیدی جان او
جان ظلمت سوز نورافشان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۸ - ادامه ی داستان طوطی و شاه و رفتن به جزیره
رفته از یادش شه و دوران او
وسعت درگاه بی پایان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۸ - ادامه ی داستان طوطی و شاه و رفتن به جزیره
وان همه مرغان خوش الحان او
طایران کنگر ایوان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۲ - در بیان حدیث لولاک لما خلقت الافلاک
خون من می ریزد از دامان او
من اسیر لطف بی پایان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۸ - در بیان قطع شدن دست عارف در آن شب
جمع شد چون قیمت دستان او
فاش می گردد سرّ پنهان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۹ - تتمه حکایت ابرهه و استغاثه به ولی عصر ع
گردد این سرگوی در چوگان او
هم تن و هم جان بلاگردان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۹ - تتمه حکایت ابرهه و استغاثه به ولی عصر ع
سر بود گوی خم چوگان او
تن نثار اندر ره یک ران او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۸ - حکایت زلیخا و ملاقات او یوسف علیه السلام را
شعله ور شد عشق اندر جان او
سوخت هم پیدا و هم پنهان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۸ - حکایت زلیخا و ملاقات او یوسف علیه السلام را
تا درآید اندر آن جانان او
کس نه جز جانان او یا جان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۹ - در بیان منع کردن مجنون فصاد را که نشتر به بدن لیلی می رسد
ساختم من جان خود قربان او
جان صد مجنون فدای جان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۶ - صیادی که با رفیق خود از پی صید رفتند
گر نباش دزد در دکان او
کو فزونیهای صد چندان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۷ - حکایت امیری که گرفتار شد و بیان سوء عاقبت ظالم
شد خلافت زیب فرزندان او
تا ابد این دولت آمد زان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۱ - آمدن ملائکه سموات به یاری خلیل الرحمن
گر بسوزد این تنم قربان او
ور ببخشاید زهی احسان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۳ - علو مقام و مرتبه رضاء بقضای الهی و تسلیم
گر بمیرد جمله فرزندان او
خندد و گوید همی قربان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۸ - رفتن شیطان نزد هاجر به حیله گری و نومید شدنش
گفت هاجر چون بود فرمان او
صد چو اسماعیل من قربان او
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۵ - راز و نیاز جوانی در مسجد به درگاه حضرت سبحان
دانه چین خرمن احسان او
لقمه خوار مطبخ شیلان او
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه بیماری عجب
دور جهان است به فرمان او
خنگ فلک غاشیه گردان او