گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۵

 

چو آن دید داراب شد شادکام

یکی نیزه برداشت از بهر نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۴

 

همان روز داراش کردند نام

که تا از پدر بیش باشد به کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱

 

یکی شارستان کرد نوشاد نام

به اهواز گشتند زو شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

حکیمی که بد ارسطالیس نام

خردمند و بیدار و گسترده کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

بدو گفت کای مهتر شادکام

همی گم کنی اندرین کار نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

اگر نیک باشی بماندت نام

به تخت کیی‌بر بوی شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

کمرهای زرین و زرین ستام

همان تیغ هندی به زرین نیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

ببردند بالای زرین ستام

به زین اندرون تیغ زرین نیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

سکندر چنین گفت کای نیک‌نام

به گیتی بهرجای گسترده کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

سکندر چنین داد پاسخ که جام

فرستاده را باشد ای نیک‌نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

بدیدند شب شاه را شادکام

به پیش اندرون پرگهر چار جام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۵

 

چنین گفت کامروز مردن به نام

به از زنده دشمن بدو شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

دل از عیب صافی و صوفی به نام

به دوریشی اندر دلی شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴

 

ز اسپان تازی به زرین ستام

ز شمشیر هندی به زرین نیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

یکی نامدارست مهران به نام

ز گیتی به دانش رسیده به کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

خداوند خواندش بیت‌الحرام

بدو شد همه راه یزدان تمام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

پیاده درآمد به بیت‌الحرام

سماعیلیان زو شده شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۰

 

بدو گفت سوی سکندر خرام

وزین مرز و از ما مبر هیچ نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

یکی پادشا بود فریان به نام

ابا لشکر و گنج و گسترده کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

خردمند را بیطقون بود نام

یکی رای زن مرد گسترده کام

فردوسی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۲۸۹
sunny dark_mode