گنجور

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید

 

تو میخور غم دمادم از وصالش

امیدی دار و مگریز از وبالش

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید

 

مر او را از بقا بخشی کمالش

نمود خویش بنمائی زوالش

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۴ - در آنچه شریعت و حقیقت مراد یکی است

 

برافکن پرده و بنگر جمالش

که در پرده نه بینی جز خیالش

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید

 

بنزد شاه دارد چون کمالش

هم از شاهست دیدار وصالش

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید

 

روان شد پیش شاه و گفت حالش

ز طرّاران بغداد و زمالش

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

ز بعد این نگر تا چار سالش

نظر دارد قمر در عمر و مالش

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

ز پانزده تا به سی و پنج سالش

کند زهره نظر در عین حالش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

همو دارد یقین اندر وصالش

وزین دریا دلان دانند حالش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳ - در اثبات عین الیقین فرماید

 

به عون خود وِرا دادم وصالش

برون آوردم از رنج و وبالش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۲ - حکایت

 

اگر داری توطاقت در جمالش

بیابی در درون جان وصالش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۰ - در توحید صرف و بقای کل فرماید

 

عیان منصور بود و در جلالش

بدید آنجا نمودار کمالش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۱ - حکایت

 

خدا با تست بنموده جمالش

ولیکن چون بیابی تو وصالش

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۱
sunny dark_mode