غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
با پدر بزاری گفت کامده بسوز و گداز
پروریدۀ تو بناز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
چون کبوتر بی پر غرقه خون ز پنجۀ باز
نیمه جان ز رنج دراز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
روی اشتر عریان نه عماری و نه جهاز
صبح و شام در تک و تاز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
مرکز تماشا بود بانوان میر حجاز
با نقاره و دف و ساز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
ما غمین و او خوشدل، او به تخت زر به فراز
ما چه سیم در دم گاز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۳ - فی الاربعین
دست بت پرست افتاد قبلۀ دعا و نماز
مفتقر بسوز و ساز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الفضل العباس سلام الله علیه » شمارهٔ ۳ - فی رثاء ابی الفضل العباس سلام الله علیه
تا بیفتاد دو دست از تن آن میر حجاز
شد بیکباره دراز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۱۱ - فی رثاء علی بن الحسین الاکبر علیه السلام
نخلی که پروردیم یک عمر با دو صد ناز
بودم باو سرافراز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی عبدالله الرضیع المعروف بعلی الاصغر سلام الله علیه » شمارهٔ ۳ - فی رثاء الرضیع عن لسان امه علیهما السلام
ناز پرورد من آمد سوی گهوارۀ ناز
می سزد گر بنهم بر قدمش روی نیاز
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی الامام موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی رثاء ابی الحسن موسی سلام الله علیه
دین قصه غصه ایست جهان سوز و جانگداز
کوتاه کن که سلسله دارد سر دراز
عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبهها) » شمارهٔ ۲ - تیمورتاش نامه
به میدانِ بیعصمتی یکّهتاز
نبودی به فکر نشیب و فراز
عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶
تو را باب حرص است و مام تو آز
تو زایندهٔ آزی ای حقهباز
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۳ - عجب غنا - ذل نیاز
یکی نصیحت آزادگان ز جان بپذیر
که از طریقهٔ آزادگی نمانی باز
اگر توانگر گشتی ز عجب دست بکش
وگر فقیر شدی بر زمانه سر بفراز
که نیست در بر آزادگان بتر چیزی
[...]
ملکالشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷
زاغی می گفت اگر بمیرد شهباز
من جای کنم بدست شاهان از ناز
بلبل بشنید و گفت کای بندهٔ آز
رو لاف مزن با وزغ و موش بساز
ملکالشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸ - خطاب به حزب دموکرات و حکومت
ای سادهدلان زر گرگ حیلتباز
با جهد شما سیم و زر آورد فراز
چون حب زری ازو نمودید نیاز
ناگاه میانتان جدا کرد چو گاز
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » شب قدر
داشتم در دل ای شب طناز
آرزوی تو در شبان دراز
هجرت امشب کشیده پرده به روی
وصلتامشب گشاده چهره به ناز
فخرتاین بس بهروزهاکه شدی
[...]
ملکالشعرا بهار » مستزادها » اهلا و سهلا
نی نی خطا گفتی چنین نیست راز
نرد تخطی مباز
کز جور دلها سر کشیده است باز
آن زلف دستان طراز
کوته شدش از جور دست دراز
[...]