گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷

 

بارها گفتمش این نکته بعجز و الحاح

گر همی جوئی قدر و شرف و فوز و فلاح

ابدا خوردن این وجه ترا نیست صلاح

این نه مال ملکستی که بود بر تو مباح

ادیب الممالک
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » ساقی نامه

 

بیا ساقیا ساز عیش افتتاح

نما بکر رز را به شادی نکاح!

طغرل احراری
 

ایرج میرزا » اشعار دیگر » شمارهٔ ۵ - خنده

 

دل شود رنجه زجد شام و صباح

میکند اصلاح مزاجش به مزاح

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفه‌شناسی

 

چون برافتاد رسم خیر و صلاح

شود البته خون خلق مباح

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۸ - حکایت محمود غزنوی

 

چون که بد شیعه احمد سفاح

کرد خون بنی‌امیه مباح

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹

 

با بت ساده نشستن که ثواتبست و مباح

خوش بود خاصه که گیری ز کفش ساغر راح

در ره عشق بتان کوش که صاحبنظران

جز در این راه ندیدند و نجستند فلاح

نه عجب گر در رحمت شده بر ما مفتوح

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۷
۸
۹
sunny dark_mode