گنجور

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست

 

کسی را بخت چون بردارد از خاک

ره سیلاب را بندد ز خاشاک

در آتش تخم امید ار بکارد

گلش بیش از شرر سر را بر آرد

همه پای کسان او را نوید است

[...]

۳۴۱ بیت
کلیم