گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۹

 

کنون از خردمندی اردشیر

سخن بشنو و یک به یک یادگیر

بکوشید و آیین نیکو نهاد

بگسترد بر هر سوی مهر و داد

به درگاه چون خواست لشکر فزون

[...]

۱۳۰ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۵

 

بخفت آن شب و بامداد پگاه

بیامد سوی دشت نخچیرگاه

همه راه و بی‌راه لشکر گذشت

چنان شد که یک ماه ماند او به دشت

سراپرده و خیمه‌ها ساختند

[...]

۱۳۰ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۵

 

بدو گفت شاه ای سرفراز مرد

نه گرم آزموده ز گیتی نه سرد

از ایدر برو تا میان سپاه

از ایشان یکی مرد دانا بخواه

به کیخسرو از من پیامی رسان

[...]

۱۳۰ بیت
فردوسی
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

شادیم و کامکار که شادست و کامکار

میر بزرگوار به عید بزرگوار

پیرایه ی مفاخر میران مملکت

فخری که ملک را ز نظام است یادگار

فتح و ظفر ز کنیت و نامش طلب‌ که هست

[...]

۱۳۰ بیت
امیر معزی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۳ - افسانهٔ نانوای بینوا و توانگری وی به طالع پسر

 

مغنی بیار آن نوای غریب

نو آیین‌تر از نالهٔ عندلیب

نوایی که در وی نوایی بود

نوایی نه کز بینوایی بود

خُنیده چنین شد در اقصای روم

[...]

۱۳۰ بیت
نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵

 

اگر ز گلبن خلقش گلی به بار رسد

به حکم نیشکر آرد برون ز زهرگیا

خدایگانا امروز در سواد جهان

به قطع تیغ تو را دیده‌ام ید بیضا

چو اصل گوهر تیغت ز کوه می‌خیزد

[...]

۱۳۰ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را

 

الا ای روشنایی بخش بینش

تویی گنج طلسم آفرینش

تویی گنج وجهان پرگوهر از تست

سپهری و فلک پراختر از تست

ز گنج عشق گوهر بر جهان ریز

[...]

۱۳۰ بیت
عطار
 

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۷ - رفتن سام به درگاه شدید و چگونگی آن

 

به ره بود چشم سپهدار سام

ندانست تا صبح او شد چو شام

که فرهنگ جنی درآمد برش

خبر داد از پهلو و لشکرش

که شاپور را بند شد پا و جسم

[...]

۱۳۰ بیت
خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۹ - باز آمدن سام به نزد شدید و جنگ کردن

 

همی راند تا شب به ناگه رسید

به ناگه یکی آتش از دور دید

درخشنده مانند فانوس آل

نگه کرد سالار فرخنده فال

بپرسید کان آل فانوس چیست

[...]

۱۳۰ بیت
خواجوی کرمانی
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۳ - رزم پیلسم با بیژن و گرفتار شدن بیژن به دست او

 

چو از تیره شب نیمه ای در گذشت

ستاره ز گردنده گردون بگشت

خروشی به گوش آمدش چاره گر

بدان سان که گوش ورا کرد کر

یکی گُرزه گاو پیکر به دست

[...]

۱۳۰ بیت
محمد کوسج
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۸ - گفتار در رزم برزو و دستان و رسیدن افراسیاب با لشکر در آن رزمگاه قسمت اول

 

چو از روز یک نیمه بگذشت راست

ز سوی بیابان یکی گرد خاست

که گیتی از آن گرد تاریک شد

شب تیره با روز نزدیک شد

نگه کرد دستان بدان تیره گرد

[...]

۱۳۰ بیت
محمد کوسج
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲ - در مدح و اندرز ولی عهد

 

ای خسرو فرخنده که گردنده به حکمت

دور شب و روزست مدار مه و سال است

اینک به ره کعبه درگاه شهنشاه

امروز به حکم تو مرا شد رحال است

این نیز یقین است که دارای جهان را

[...]

۱۳۰ بیت
قائم مقام فراهانی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۴ - و له فی مقام الوحدانیه المطلقه

 

کهنگی‌ در عشق‌ نبود ای ولد

کین‌ صفات‌ کثرت‌ است‌ و او احد

کهنه‌ و نو نیست‌ در بازار او

کهنه‌ ها را نو کند دیدار او

گرچه‌ عالم‌ پر از این‌ آوازه است‌

[...]

۱۳۰ بیت
صفی علیشاه
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۷ - در جشن میلاد مولای متقیان و مدب محی السنن الحاج میرزا حسن شیرازی و ختم قصیده به نام ولی عصر صاحب الزمان عجل الله فرجه

 

جشن میلاد شهنشاه زمین و زمن است

عید مولود خداوند جهان بوالحسن است

روز عیش است بده ساقی از آن باده ناب

که بتن توشن و بسر هوش و بخاطر فطن است

مهربان ماه من ای آنکه مرا بزم طرب

[...]

۱۳۰ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲

 

زاد فی الطنبور اخری نغمه یعنی ز نو

مردم تبریز لحنی ساختند اندر رباب

چند تن اهریمن آسا در لباس مردمان

کادمی صورت بدند اما بسیرت چون دواب

قحط نان را کرده دستاویز از بی دانشی

[...]

۱۳۰ بیت
ادیب الممالک