عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
هر آنکو این حقیقت یافت در خویش
حجاب جسم و جان برداشت از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
همه وصلست وواصل عاشق خویش
حجاب جسم و جان برداشت از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید
چه ماندست این زمان بردار از پیش
حجابم زانکه مییابم هم از خویش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید
ز سر تا پای لا دیدست در خویش
حجاب خویش را برداشت از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
چو کردی سجده صافی گشتی از خویش
حجاب جسم و جان بردار از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
حقیقت هر که جان بشناخت از خویش
حجابش جان یقین برداشت از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
ندیدی تا چه دید ابلیس در خویش
که آورد از منی خویش در پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
چو خود میدید ملامت آمدش پیش
از آن آمد ورا درجان و دل ریش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
در این اندیشه کن مگذر تو از خویش
که ابلیست تو داری بنگر از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
از آن سرکش بود از جوهر خویش
که سربالاست دائم خوردن نیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
که خود با شاه بینی شاه با خویش
حجابت رفته باشد کلّی از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
کنون اینجا حجابت رفت از پیش
رخ او را نظر میکن تو درخویش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
درت بگشاد اینجا ذات از خویش
یقین بنمود اسرارت همه پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
عیان عشق بین وز عشق بیندیش
که عشقت کل نهد اینجای در پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
چو پنهان کرد این سرّ یار در خویش
مگو دیگر در اینجا بی شاز پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
ز یکی در یکی بین ذات در خویش
حجاب خویش تو خویشی بیندیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
تو تا در صورتی و مانده درخویش
کجا هرگز رود این پرده از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
نداند هیچکس عشق تو جز خویش
که عشق ذات خود دیدی تو از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
ولی خود را تو میدانی خود و خویش
که صورت این زمان برداشت از پیش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
منم جانان و دیگر هم منم خویش
حجاب پردهام برداشت ازپیش