عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۶ - در جواب دادن پیر دانا و استعانت کردن و یاری خواستن فرماید
ز من ای پیر تا تو هست خورشید
که همچون نور باشد لیک جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۷ - در فنای این جهان و بقای آن جهان فرماید
زوالی هست مر هر روز خورشید
که در مغرب شود پیوسته نومید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۹ - در سلوک شریعت ورزیدن و از حقیقت متمتع شدن فرماید
زیارت غائبی و او ترا دید
نمودتست اندر گفت و اشنید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
نشسته آدم اندر نقش کل دید
بدید او را ز جانش خوش بنازید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
چنان چون آفتاب نور خورشید
که گم کردی حقیقت جمله جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
شود نور مه اندر نور خورشید
یکی باشد حقیقت عین جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
نمود عشق آدم دان تو خورشید
که این انجم از او باشند و ناهید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۶ - در خطاب کردن با دل در اعیان کل و گذرکردن از تقلید فرماید
چوآدم آن چنان صورت عیان دید
ز شادی در میان یک دم بنازید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
مراتب کان در ارواحست جاوید
چو صد شمعست پیش قرص خورشید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
جمال روی جانان را کسی دید
که او از خود طمع اینجای برید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
تو صافی باش بر مانند خورشید
که نور توست اندر جمله جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
چرا بر جان همی لرزی تو چون بید
بخواهی یافت تو دیدار جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
زِنِی چون حیدر این اسرار بشنید
نظر کرد و وجودش ناتوان دید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۹ - در مکر کردن شیطان آدم را در خوردن گندم و ناپدید شدن شیطان و گندم خوردن حضرت آدم علیه السّلام و الصلاة فرماید
بزد دست و یکی خوشه از آن چید
نهاد اندر دهان و خوش بخائید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۹ - در مکر کردن شیطان آدم را در خوردن گندم و ناپدید شدن شیطان و گندم خوردن حضرت آدم علیه السّلام و الصلاة فرماید
چو حوّا گندم ازحیرت بخائید
ز سر تا پای چون بیدی بلرزید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
منم چون ذرّه در نزدیک خورشید
که خواهم بود اینجاگاه جاوید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
تنش جان گشت تادیدار حق دید
درون کون بیرون در نگنجید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
فنا بالای جنّت آمده دید
اگرچه گوش تو بسیار بشنید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
معین گفتی اینجادیده دید
که دید اینجایگه یا خود که بشنید
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
دو عالم غرق این نور است جاوید
چگونه من شوم زین راز امّید