گنجور

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

اگر غافل بمانی دل درین درد

کجا آخر بخوانی آیت فرد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید

 

مگو این درد جز با صاحب درد

که او باشد چو تو در عشق کل فرد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید

 

دل اینجاتا نیابد آنچه گم کرد

کجا بیرون شود در عشق کل فرد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۳ - جواب دادن منصور بایزید را

 

تو عیسی جوی اینجا بازره گرد

که چون عیسی شوی اندر جهان فرد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

ادب داری چو مردان بایدت کرد

شراب وصل آن دم بایدت خورد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)

 

هر آنکو جان فدای روی او کرد

بماند تا ابد در جزو و کل فرد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۹ - جواب دادن جنید شیخ کبیر را درنموداری منصور

 

تو دانی من ندانم سرّ این مرد

که با او بودهٔ تو صاحب درد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور

 

زناگه روی در سوی من آورد

که ای خضر از چه هستی صاحب درد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

به عدل او را اشارت خود همو کرد

که ای باب همه مردان توئی فرد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید

 

در آن روزی که عیّار جهان گرد

بیامد پیش دروازه یکان فرد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

باوّل نطفه‌اش را در رحم کرد

چهل روزش نگاهی کرد خود فرد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

تو گرد عارفان راه حق گرد

بدین مصطفی میباش خود فرد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید

 

کنم من شمس را هر شام رخ زرد

که از دیدار من باشد پر از درد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید

 

اناالحق گوی چون گوئی همی گرد

اگر در عشق مردی مردهٔ مرد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۱ - حکایت

 

کسی این جام معنی همچو او خَورد

که باشد همچو مردان صاحب درد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۳ - در برداشتن حجاب و واصل شدن و یکتا گردیدن فرماید

 

در این چاه بلا مانی بصد درد

حذر زین جایگه میبایدت کرد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۴ - حکایت روباه و بچاه شدن او

 

درون چاه روباهش نظر کرد

یکی روباه دیگر دید پر درد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۵ - در صفت دل فرماید

 

در این چاه بلا پختی بصد درد

که همچون دیگ اینجاگاه در خورد

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۸
sunny dark_mode