فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۸
ز وصلت عاقبت مهجور رفتم
خدا داند که من مجبور رفتم
ز شوق چشم مخمور تو فایز
دوان تا چشمه معمور رفتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۹
پی گمگشته دل هر سو گرفتم
سراغ دل از آن گیسو گرفتم
دل فایز مکان کرده در آن زلف
بشد، من نیز راه او گرفتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۰
بت عیسی سرشت و مه جبینم
ربوده هوشم از سر، برده دینم
از آن ترسم شود فایز چو صنعان
اگر گردد شبی خلوت نشینم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۱
شکار سرو قدی ماه رویم
زلیخا طلعتی، زنجیر مویم
به زنجیر جفا فایز چو یوسف
به تاریکی زندان کرده خویم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۲
همای دولت ار افتد به دامم
جهان سکه زند از نو به نامم
برآرد استخوان از سینه فایز
که تا گردد همایون مرغ رامم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۳
خوش آن ساعت که روبرویت افتم
چو بوی مشک در گیسویت افتم
سحرگه خوش بود فایز پریشان
چو گیسوی تو در پهلویت افتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۴
بیا جانا که از هجر تو زارم
شب و روزان همه در انتظارم
نشیند بر سر راه تو فایز
که شاید بگذری و جان گذارم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۵
نه در گبرم، نه در اسلام دینم
نه پنهانم، نه در روی زمینم
بت فایزف در این ملت غریبم
نه در مشرق، نه در مغرب زمینم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۶
سحر صوت خوش لالای جانان
به جسم مردگان باز آورد جان
چنان فایز کند بی صبر و آرام
که چون مجنون نهد سر در بیابان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۷
سحر آهسته دل گفتا به چشمان
که تو باید مرا باشی به فرمان
مرخص نیستی ای چشم فایز
که در کس بنگری جز چشم خوبان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۸
جوانی، نشئه بزم نکویان
شب مهتاب و روی ماهرویان
بهشت این جهان فایز همین است
کشم دستی به زلف مشک مویان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۹
تو تا بر هم زدی لعل زرافشان
شکستی رونق باغ بدخشان
تو تا زلف پریشان جمع کردی
حواس جمع فایز شد پریشان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۰
شدم رسوای عالم بهر جانان
ندیدم من ز وصلش غیر هجران
بت فایز چو قرص آفتابی
به زیر ابر رفت و برگشت پنهان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۱
مسلسل حلقه حلقه زلف پرچین
خراج از چین گرفته یا زما چین
بدین هیئت بدیدم یار فایز
که خم خم خم بود چین چین پر از چین
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۲
گهی دل روبروی انور تو
گهی چون گیسوان پشت سر تو
بتا فایز نمی داند معین
که تو پیش دلی یا دل بر تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۳
بتا از حور جنت بهتری تو
ز خورشید فلک زیباتری تو
کمان کج کنی ابروی زیبا
مگر جلاد جان فایزی تو؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۴
گر آید حرف زلفش در میانه
شوم مست و روم بیرون ز خانه
میاور نام زلفش پیش فایز
بود دیوانه، زنجیرش بهانه
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۵
بت من دست پیش رو گرفته
به من کج گوشه ابرو گرفته
زده تیری به من تنها اثر کرد
به فایز جنگ رویا رو گرفته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۶
نگار من ز نو تغییر کرده
به گیسو ماه را زنجیر کرده
بت فایز دو چشم مست و ابروش
دو ترکی دست بر شمشیر کرده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۷
مسلسل زلف عنبر بار داری
مکحل نرگس خمار داری
ز قلاب کمند دوست، فایز
اسیر و کشته بسیار داری