فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۰
به زلفت مرغ دل ماوا گرفته
ز عشقت در جهان غوغا گرفته
بکش خنجر دل فایز بکن چاک
ببین در دل چه واویلا گرفته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۱
سر و روی تو تا غبغب رسیده
در اول روز و آخر شب رسیده
به عارض زلف شبرنگ تو فایز!
چو مه دنباله عقرب رسیده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۲
غم و غصه تن و جانم گرفته
فراق یار دامانم گرفته
به کشتی اجل فایز سوار است
میان آب توفانم گرفته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۳
پری رویان به ما کردند نظاره
یکی چون ماه و باقی چون ستاره
کمان ابرو و مژگان تیر کردند
زدند بر جان فایز چون هزاره
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۴
نسیم! آهسته آهسته سحرگاه
روان شو سوی یار از راه و بیراه
بجنبان حلقه زنجیر زلفش
ز حال زار فایز سازش آگاه
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۵
نمی بینم ز مردم آشنایی
نمی آید ز کس بوی وفایی
مده فایز به وصل گلرخان دل
که آخر می کشندت از جدایی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۶
بتا در گوش، گوش آویز داری
لب می گون شکر ریز داری
بشارت می دهد این دل به فایز
دلی در سینه مهرانگیز داری
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۷
ندانم ای غزالم از چه دشتی؟
در ایام جوانی خوش گذشتی
گذشتی از بر چشمان فایز
چو عمر رفته، رفتی، برنگشتی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۸
به قامت مظهر سرو رسایی
به طلعت دلفریب و جانفزایی
تو با این قامت و حسن خدا داد
هزار افسوس ای مه بی وفایی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۷۹
خروس امشب بداده هرزه خوانی
مگر وقت سحر امشب ندانی؟
اگر بیدار گردد یار فایز
به بالت تیر تا شهپر نشانی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۰
تو آتش رخ دلم پروانه کردی
زخون ناحقم پروا نکردی
تو دیدی دام زلف یار فایز
چرا ای مرغ دل پروا نکردی؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۱
بیا جانا که مردم از جدایی
ز حد بگذشت ظلم و بی وفایی
گرت که قتل فایز هست مقصود
اشارت کن به انگشت حنایی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۲
خداوندا گل ناز آفریدی
تو کبک و بلبل و باز آفریدی
چرا فایز از این غصه نمیرد؟
پری رخسار و شهباز آفریدی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۳
صباحی دلبر گیسو بلندی
به زیر لب به من زد نیمه خندی
که هی هی دور شو فایز از این جا
به بازار جوانان ناپسندی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۴
چه بد کردم که مهر از من بریدی
نمی دانم بدی از من چه دیدی؟
پشیمان می شوی روزی دو صد بار
که در دنبال فایز می دویدی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۵
در اول مستم از پیمانه کردی
چو مرغم آشنا با دانه کردی
گرفتی انس با فایز ولیکن
به خون آشامیم پروا نکردی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۶
به بالا بنگری مهتاب بینی
گل خوشبو کنار آب بینی
برو فایز! سزای تو همین است
پری مثل من اندر خواب بینی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۷
صنم سرخیل ترسازادگانی
مهی اما نه اندر آسمانی
مسیحا مردگان را زنده می کرد
تو هم جان می دهی هم جان ستانی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۸
نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟
که آمد از تو بوی آشنایی
تو غمها از دل فایز زدودی
یقین از عطر زلف یار مایی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۹
به گیتی هر چه کردم جستجویی
به گلزارش ندیدم رنگ و بویی
ز اوضاع نشاط و عیش فایز
ندیدم هیچ غیر از گفتگویی