فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۰
دلا دیدی جدایی زیستی تو
نه فولاد و نه سنگی چیستی تو؟
نمردی از خدنگ رستم هجر
به ای رویین تن آخر کیستی تو؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۱
مسلسل زلف عنبرسا مکن تو
مکحل نرگس شهلا مکن تو
تو فایز کرده ای رسوای عالم
خلایق مثل من رسوا مکن تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۲
دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
بنه بر جان فایز منت از لطف
سر از من سینه از من خنجر از تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۳
نگفتم جا مده بر چهره گیسو
مسوزان اندر آتش بچه هندو؟
بت فایز گمانم کافرستی
که با آتش پرستی کرده ای خو؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۴
دلا تا چند در آزارام از تو
گهی نالان گهی بیمارم از تو
تو فایز در جهان بدنام کردی
برو ای دل که من بیزارم از تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۵
دو گیسو را به دوش انداختی تو
زملک دل دو لشکر ساختی تو
به استمداد چشم و زلف و رخسار
به یکدم کار فایز ساختی تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۶
نسیم! امشب عجب دفع غمی تو
یقین دارم نه از این عالمی تو
شمیم زلف یار فایزستی
و یا ز انفاس ابن مریمی تو؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۷
خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه
مرا بیدار کرد از صوت دلخواه
زدی هی بال خواندی شعر فایز
که برتو باد رحمت بارک الله
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۸
به زیر زلف برق گوشواره
زده بر خرمن عمرم شراره
بیا فایز که از نو آتش طور
تجلی کرده بر موسی دوباره
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۹
دلم از بس که دنبال تو گشته
دل خون گشته پامال تو گشته
مگر در وقت کشتن خون فایز
ترشح کرده و خال تو گشته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۰
به مژگان خاک روبم زین گذرگاه
که شاید بگذرد دلبر از این راه
به آب دیده نم پاشیده فایز
که گرد راه ننشیند بر آن ماه
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۱
مرو دنبال آهوی رمیده
مرو دنبال کبک دام دیده
برو فایز! دل آرام دگر جو
که هرگز دام صیادان ندیده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۲
بر ابر ماه تابانم نشسته
بت غارتگر جانم نشسته
یقین بر عزم قتل فایز زار
نگار نامسلمانم نشسته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۳
به هر محفل که آن دلبر نشسته
تو گویی حور با زیور نشسته
میان جمع خوبان یار فایز
چو مه در مجمع اختر نشسته
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۴
بتا عشقت مرا واله نموده
دلم را داغ چون لاله نموده
زهجران سینه بیچاره فایز
بر آتش همچو جواله نموده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۵
مکحل چشم شورانگیز کرده
چو شیرین عشوه با پرویز کرده
تن فایز چو فرهاد کمر کن
لگدکوب سم شبدیز کرده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۶
که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه
به طرف یاسمن مشک ختا نه؟
بت فایز برای زاد عقبا
از آن لب منتی بر جان ما نه
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۷
کسی که آن پری رخسار دیده
بر احوال دل من وا رسیده
پری دیده است آن دیوانه فایز!
که بر تن جامه را صد جا دریده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۸
به عارض طره سنبل فکنده
زسنبل سایه ای بر گل فکنده
بت فایز ز وضع و طبع گفتار
نوا در قمری و بلبل فکنده
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۶۹
غمت در دل چنان ماوا گرفته
که دل ز آن جا ره صحرا گرفته
دل فایز زبس خود کرده با یار
ببین او کینه هم با ما گرفته