فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۲
یک اندک مجمرت بالاتر انداز
سلاسل را به گردن بهتر انداز
گذشتی از بر چشمان فایز
غراب آسا زمانی لنگر انداز
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۳
بت مستوری سر تا قدم ناز
به ناز از نازنینان گشته ممتاز
پریرویان همه در چشم فایز
چو مرغ کرکسند و یار شهباز
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۴
به دستم شیشه و در دامنم سنگ
شب تاریک و ره باریک و پا لنگ
از این ره کی رسد فایز به منزل؟
نه تا در دامن جانان زند چنگ
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۵
خطا هر چند دید از دلبر این دل
وفا پنداشت، شد رسواتر این دل
به این دل پس چه باید کرد فایز؟
مرا آخر نماید کافر این دل
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۶
دریغا دل نمی شد روز اول
گرفتار بت گیسو مسلسل
چه خوش باشد نشینم در وثاقش
به ترکی وار گویم:«گل پری گل»
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۷
اگر برتر بتم بعد از وفاتم
گذار آری به قربان وفاتم
ز آب لعل لب فایز ره مهر
حیاتم ده که پامال حیاتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۸
ز وصلت عاقبت مهجور رفتم
خدا داند که من مجبور رفتم
ز شوق چشم مخمور تو فایز
دوان تا چشمه معمور رفتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۴۹
پی گمگشته دل هر سو گرفتم
سراغ دل از آن گیسو گرفتم
دل فایز مکان کرده در آن زلف
بشد، من نیز راه او گرفتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۰
بت عیسی سرشت و مه جبینم
ربوده هوشم از سر، برده دینم
از آن ترسم شود فایز چو صنعان
اگر گردد شبی خلوت نشینم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۱
شکار سرو قدی ماه رویم
زلیخا طلعتی، زنجیر مویم
به زنجیر جفا فایز چو یوسف
به تاریکی زندان کرده خویم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۲
همای دولت ار افتد به دامم
جهان سکه زند از نو به نامم
برآرد استخوان از سینه فایز
که تا گردد همایون مرغ رامم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۳
خوش آن ساعت که روبرویت افتم
چو بوی مشک در گیسویت افتم
سحرگه خوش بود فایز پریشان
چو گیسوی تو در پهلویت افتم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۴
بیا جانا که از هجر تو زارم
شب و روزان همه در انتظارم
نشیند بر سر راه تو فایز
که شاید بگذری و جان گذارم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۵
نه در گبرم، نه در اسلام دینم
نه پنهانم، نه در روی زمینم
بت فایزف در این ملت غریبم
نه در مشرق، نه در مغرب زمینم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۶
سحر صوت خوش لالای جانان
به جسم مردگان باز آورد جان
چنان فایز کند بی صبر و آرام
که چون مجنون نهد سر در بیابان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۷
سحر آهسته دل گفتا به چشمان
که تو باید مرا باشی به فرمان
مرخص نیستی ای چشم فایز
که در کس بنگری جز چشم خوبان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۸
جوانی، نشئه بزم نکویان
شب مهتاب و روی ماهرویان
بهشت این جهان فایز همین است
کشم دستی به زلف مشک مویان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۵۹
تو تا بر هم زدی لعل زرافشان
شکستی رونق باغ بدخشان
تو تا زلف پریشان جمع کردی
حواس جمع فایز شد پریشان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۰
شدم رسوای عالم بهر جانان
ندیدم من ز وصلش غیر هجران
بت فایز چو قرص آفتابی
به زیر ابر رفت و برگشت پنهان
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۶۱
مسلسل حلقه حلقه زلف پرچین
خراج از چین گرفته یا زما چین
بدین هیئت بدیدم یار فایز
که خم خم خم بود چین چین پر از چین