گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن

 

همی تا خورد جانور بیشتر

نه او سیر گردد نه کم جانور

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن

 

چو دیوار فرسوده شد زیر و بر

سرانجام روزی درآید به سر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن

 

گه چاشت چون بود روز دگر

بیآمد برهمن ز کازه به در

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

یکی قصرش از سیم و دیگر ز زر

سیم جزع و چارم بلورین گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

دو صد گونه کرسی در ایوان ز زر

بتی کرده بر هر یکی از گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

بسی لابه ها ساخته زی پدر

که از پهلوان چیست نزدت خبر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

عماری ده از عود بسته به زر

کمرشان بر از رستهای گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

یکی ماه کردار زرین سپر

کلاهی چو پروین ز رخشان گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۷ - بازگشت گرشاسب به ایران

 

سر ماه دادش کلاه و کمر

یکی مهر منجوق و زرین سپر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۸ - سپری شدن روزگار اثرط

 

چنان کاروانی کز این شهر بر

بُوَدشان گذر سوی شهر دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

به تو دارم امید از آن بیشتر

که بر کام ما بسته داری کمر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

یکی درج زرین نگارش ز در

درونش ز هر گوهری کرده پر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

همان اژدهافش درفشی دگر

سرش ماه زرین به در و گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

بترس از نهان رشک وز کینه ور

به گفتار هر کس دل از ره مبر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۰ - رفتن گرشاسب با نریمان به توران

 

سراینده سار و چکاوک ز سرو

چمان بر چمن‌ها کلنگ و تذور

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۱ - صفت رود

 

یکی رود کز سیم گفتی مگر

ببستست گردون زمین را کمر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۲ - نامه گرشاسب به خاقان

 

کف راد و داد و نژاد و گهر

نکوکاری و راستگویی و فر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

ره آموز و روزی ده و چاره گر

بوند این سه مر بی پدر را پدر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

فریدون از او به به‌ فرنگ و فر

همیدون به داد و نژاد و گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

سپهریست هر جام گفتی مگر

مهش انگبین و ستاره شکر

اسدی توسی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۱۱
sunny dark_mode