گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین

 

هوا و آتش و آب فرمانبران

شب و روز پیک و سپاه اختران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۹ - جنگ نریمان با پسر فغفور چین

 

بزد خیمه و صد سوار از سران

گزین کرد کین جوی و کند آوران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

بدادش صد و سی هزار از سران

تکینان لشکرش و نام آوران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور

 

همی جنگ عراده از هر کران

ببارید بر مغز سنگ گران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۳ - خبر یافتن فغفور از کشتن جرماس و قلا

 

گزین کرد گردی هزار از سران

برافراخت از کوهه گرز گران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

ورا میهمان داشت با مهتران

پراکنده نزل و علف بی کران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

سپهر او برآورد و این اختران

همو ساخت بنیاد این گوهران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

هوا از درفشان درفش سران

چو باغ بهار از کران تا کران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

ز پاشیدن آتش از هر کران

همی ریخت گفتی ز چرخ اختران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

برآمد به هم بیست رزم گران

شد افکنده سیصد هزار از سران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

شد از بس که بودش سپاه گران

زمین چون سپهر از کران تا کران

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۹

 

نریمان ز پس با همه سروران

تبیره زنان پیش و رامشگران

اسدی توسی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode