گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۶۹

 

عارفان غیر او به او دانند

عاقلان او به غیر او دانند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۰

 

عارفانش خوانده ‌اند این حضرت جمع وجود

از عطای آن حقیقت این حقایق را نمود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۱

 

عاشقانه خوش درین دریا نشین

خوش بر آ با ما دمی با ما نشین

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۲

 

عالم و معلوم آنجا هست نیست

خادم و مخدوم آنجا هست نیست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۳

 

عشق است که گوهر محیط است

عشق است که بحر بیکران است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۴

 

عشق او در همه بود ساری

خواه در مصر خواه در ساری

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۵

 

عشق چوگان و عالمی گویم

سخن عاشقانه می ‌گویم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۶

 

عقل اگر لشکری کشد بر تو

قوتی کن بر او شکست آور

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۸

 

علی الصباح به میخانه خوش روان گشتیم

شراب ناب بخوردیم و مست از آن گشتیم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۹

 

عیدی هر کسی بود چیزی

عیدی ما لقای محبوب است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۰

 

عین ما چون به عین واصل شد

اسم و رسمی که بود زایل شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۱

 

عین هر دو یکی بود دریاب

موج و دریا نگر ولی در آب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۲

 

فرق است میان این و آن دریابش

جانانهٔ ما از دل و جان دریابش

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۳

 

قال بگذار و بگذر از سر حال

تا بیابی کمال ز اهل کمال

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۴

 

قطب عالم خلیفهٔ بر حق

حضرت سیّدم بگو صدّق

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۵

 

قطره و بحر هر دو یک آبند

عارفان این رموز دریابند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۶

 

قطره و بحر و موج و جوهر چار

به حقیقت یکی بود ناچار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۷

 

قطره‌ای بود باز بحری شد

خانه‌ ای بود باز شهری شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۸

 

قول حسینی شنو راه مخالف مرو

راست برو تا حجاز خصم عراقی مشو

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۹

 

کون جامع وجود انسان است

این چنین کون شاه کرمان است

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۷
sunny dark_mode