گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۹

 

پاک شو تا قبول او گردی

چون شدی پاک خوش نکو گردی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۰

 

پیر رندانم بیا ای نوجوان

یاد گیر از من که آن ورزیده‌ام

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۱

 

پیرهن و یوسف و بو می ‌رسد

در عقبش نیز خود او می ‌رسد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۲

 

تا تو خود را تمام نشناسی

خواجه را از غلام نشناسی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۳

 

تا توانی دلی به دست آور

این چنین حاصلی به دست آور

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۴

 

تافته خوش آفتابی بر همه

گر ببیند ور نبیند بر همه

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۵

 

تو را چکار که در سفره چیست یا ز کجاست

بخور ز روی ارادت که نعمت‌اللّه است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۶

 

ترازو گر نداری تو ، تو را زوره زند هر کس

کسی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۷

 

ترشروئی و دیگر تلخ گوئی

دلی سخت و کفی در بخل محکم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۸

 

تن فدا کن که در جهان سخن

جان شود زنده چون بمیرد تن

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۹

 

جام بی می بگو چه باشد هیچ

رند بی وی بگو چه باشد هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۰

 

جام گیتی ‌نما به ما دادند

نعمت‌اللّه در او هویدا شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۱

 

جان کهنم به عشق نو شد

دل رفت و به عشق در گرو شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۲

 

جسدت همچو جام و روحت راح

راح می ‌نوش در صباح و رواح

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۳

 

جسم و جان است همچو آب و حباب

نظری کن به عین ما دریاب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۴

 

جسم و جان خوشی همی یابد

تا چنین آدمی بیاراید

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۵

 

جسم و جانی که دارد این انسان

مصحف جامع است خوش می خوان

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۶

 

جوابی خوش چو آبی بشنو از ما

که دریابی طریق جمله اسما

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۷

 

چشم آن دارم که حال چشم من پرسد نگار

زان که بی نقش خیالش دیده ‌ام شد دلفکار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۸

 

چو خسرو از لب شیرین نمی ‌برد کامی

قیاس کن که به فرهاد کوه کن چه رسد

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۷