گنجور

رهی معیری » منظومه‌ها » خلقت زن

 

کیم من دردمندی ناتوانی

اسیری خسته‌ای افسرده‌جانی

تذروی آشیان بر باد رفته

به دام افتاده‌ای از یاد رفته

دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد

[...]

۴۱ بیت
رهی معیری