گنجور

رهی معیری » منظومه‌ها » سنگریزه

 

روزی به جای لعل و گهر سنگریزه‌ای

بردم به زرگری که بر انگشتری نهد

بنشاندش به حلقه زرین عقیق‌وار

آن سان که داغ بر دل هر مشتری نهد

زرگر ز من ستاند و بر او خیره بنگریست

[...]

۱۸ بیت
رهی معیری
 

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۲۹ - وای از شب من

 

من شمع لرزانم

از شب گریزانم

کز غم فزون گردد

تاب و تب من

وای از شب من

[...]

۱۸ بیت
رهی معیری