گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۴

 

کنون غارت و کشتن و جنگ و جوش

مفرمای و مپسند چندین خروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۲

 

بدو گفت گازر که بازآر هوش

ترا زشت باشد ازین پس خروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۴

 

یکی رعد و باران با برق و جوش

زمین پر ز آب آسمان پرخروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۴

 

دگر باره آمد ز ایوان خروش

که ای طاق چشم خرد را مپوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۴

 

سیم بار آوازش آمد به گوش

شگفتی دلش تنگ شد زان خروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۶

 

از آواز که آمد مر او را به گوش

ز تنگی که شد رشنواد از خروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۷

 

نباشد شگفت ار دل آید به جوش

به یک بد تو چندین چه داری خروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۶

 

برآمد چنان از دو لشکر خروش

که چرخ فلک را بدرید گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۷

 

چو نامه بخواند خداوند هوش

بیاراید این رای پاسخ‌نیوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

چنانچون ز پیران شنیدیم دوش

دلم گشت پر خون و جان پر ز جوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

ز لشکر برآمد سراسر خروش

به زخم آوریدند پیلان به جوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

دل فور پر درد شد زان خروش

بران سو کشیدش دل و چشم و گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

که داماد را نام بد قیدروش

بدو داده فریان دل و چشم و گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

بفرمای تا گردن قیدروش

ببرد دژآگاه جنگی ز دوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

چنین داد پاسخ که بازآر هوش

که من پور قیدافه‌ام قیدروش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

سبک بیطقون گفت با قیدروش

که بردی سر دور مانده ز دوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

چنین گفت با بیقطون قیدروش

که زو بر ندارم دل و چشم و گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳

 

همی رفت پیش اندرون قیدروش

سکندر سپرده بدو چشم و گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳

 

چو قیدافه آگه شد از قیدروش

ز بهر پسر پهن بگشاد گوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۵

 

چو طینوش اسپ‌افگن و قیدروش

نهاده به گفتار قیدافه گوش

فردوسی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۱۵
sunny dark_mode