گنجور

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۴

 

بران اندر آورد و برگشت زود

پس آسانش از پشت زین در ربود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۴

 

همی گفت ار ایدونک این کار بود

سر من بخنجر بریدن چه سود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۲

 

همی یاد کردند رزم فرود

پشیمانی و درد و تیمار بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۲

 

به پوزش که این بودنی کار بود

که را بود آهنگ رزم فرود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۲

 

که دانست نام و نژاد فرود

کجا شاه را دل بخواهد شخود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۶

 

هوا گشت زان سان که از پیش بود

فروزنده خورشید را رخ نمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۷

 

بهومان بفرمود پیران که زود

عنان و رکیبت بباید بسود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۷

 

هیونی بپیران فرستاد زود

که اندیشهٔ ما دگرگونه بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۵

 

گمان برد باید که پیران نبود

نه بی او نشاید نبرد آزمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴

 

یکی آتش آمد ز چرخ کبود

دل ما شد از تف او پر ز دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴

 

گنهکار با خواسته هرچ بود

سپارد بما کین نباید فزود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۵

 

بگفتم هنرهای تو هرچ بود

بگیتی ترا خود که یارد ستود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۸

 

همه مرز تن بود و خفتان و خود

تنان را همی داد سرها درود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۳

 

چو افراسیاب این سخنها شنود

دلش گشت پر درد و سر پر ز دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴

 

ببیژن چنین گفت گستهم زود

که لختی عنانت بباید بسود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۶

 

بجست اندران دشت چیزی که بود

ز زرین وز گوهر نابسود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۷

 

طبقهای زرین پر از مشک و عود

دو نعلین زرین و زرین عمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

همه بیشه آمد به چشمش کبود

برو آفرین کرد و شادی نمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

بدو آن زمان مهربانی نمود

به خوبی مر او را فراوان ستود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۳

 

بیامد بنزدیک آن خانه زود

کجا پیشگه مرد بیگانه بود

فردوسی
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۱