گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹

 

یا رب تهی مکن زمی عشق جام ما

از معرفت بریز شرابی بکام ما

از بهر بندگیت بدنیا فتاده ایم

از بندگیت دانه و دنیات دام ما

چون بندگی نباشد از زندگی چه سود

[...]

۲۱ بیت
فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۱

 

سکینهٔ دل و جان لا اله الا الله

نتیجهٔ دو جهان لا اله الا الله

زبان حال و مقال همه جهان گوید

بآشکار و نهان لا اله الا الله

بگوش جان رسدم اینسخن بهر لحظه

[...]

۲۱ بیت
فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۳

 

می‌کشی ما را به زاری هرچه خواهی می‌کنی

اختیار ما تو داری هرچه خواهی می‌کنی

با همه سوز درون در ره میان خاک و خون

می‌کشی ما را به خواری هرچه خواهی می‌کنی

بر سر ما صد بلا در هر نفس می‌آوری

[...]

۲۱ بیت
فیض کاشانی