گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵

 

نگارم گر به چین با طرهٔ پرچین شود پیدا

ز چین طرهٔ او فتنه‌ها در چین شود پیدا

کی از برج فلک ماهی بدین خوبی شود طالع

کی از صحن چمن سروی بدین تمکین شود پیدا

هر آن دل را که با زلف دل‌آویزش بود الفت

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶

 

هر جا کشند صورت زیبای شاه را

خورشید سجده می‌کند آن جای‌گاه را

شمس الملوک ناصرالدین شه که صورتش

معنی نمود آیت خورشید و ماه را

شاهنشهی که حاجب دولت‌سرای او

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲

 

قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است

مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است

خرمی صحن باغ با تو خرامیدن است

فرخی صبح عید با تو صفا کردن است

هر که به ناچار کرد از سر کویت سفر

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵

 

یا رب این عید همایون چه مبارک عید است

که بدین واسطه دل دست بتان بوسیده‌ست

گرنه آن ترک سپاهی سر غوغا دارد

پس چرا از گرهٔ زلف زره پوشیده‌ست

شاخی از سرو خرامندهٔ او شمشادست

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰

 

در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد

دلها به تظلم همه در پای تو افتاد

دل در طلب خندهٔ شیرین تو خون شد

جان در طمع لعل شکرخای تو افتاد

کوثر به خیال لب میگون تو دم زد

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲

 

نرگس که فلک چشم و چراغ چمنش کرد

چشم تو سرافکنده به هر انجمنش کرد

تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد

عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد

تا گل به هواخواهی روی تو درآمد

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹

 

ای خواجه برو بندهٔ آن زهره جبین باش

در بندگی خاک درش صدر نشین باش

یک چند به گرد حرم و کعبه دویدی

یک چند مقیم در می‌خانهٔ چین باش

بگذر ز سر عقل و قدم نه به ره عشق

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹

 

دامن کشان شبی گذر افتاد بر منش

برخاستم چو گرد و نشستم به دامنش

شاهان اسیر حلقهٔ گیسوی پر خمش

شیران شکار شیوهٔ آهوی پر فنش

دل ها شکسته از شکن زلف کافرش

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶

 

بس که بنشسته تا پر بر تنم پیکان عشق

طایر پران شدم از ناوک پران عشق

نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق

کس نیامد بر کنار از بحر بی‌پایان عشق

نعرهٔ منصورت از هر مو به سر خواهد زدن

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳

 

دل‌ها فتاده در پی آن دل ربا ببین

سلطان ز پیش و لشکرش اندر قفا ببین

شکر گدای آن لب شکرفشان نگر

عنبر غلام آن سر زلف دوتا ببین

بر خال چهره زلف کجش را نگون نگر

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸

 

دلم که بسته تعلق به زلف پرچینی

کبوتری است معلق به چنگ شاهینی

ز ماه چاردهی روزگار من سیه است

که آفتاب فلک را نکرده تمکینی

مرا نهایت شادی است با تو ای غم دوست

[...]

۱۵ بیت
فروغی بسطامی
 
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود